بررسی سواد رسانه ای در تعامل با شبکه های اجتماعی مجازی؛
مطالعه دانشجویان دانشگاه های تهران
حنانه سادات صفوی/ دانشجوی دکترای جامعه شناسی فرهنگی
فاطمه فلاح مین باشی/ کارشناس ارشد علوم اجتماعی
محمد آقاسی/ کارشناس ارشد علوم اجتماعی
چکیده:
برخلاف آنچه به ظاهر تصور میشود، سواد رسانهای ارتباط مستقیم با قشر خاصی ندارد و میتواند همه افراد جامعه را در تمامی سطوح دربرگیرد. هوگارت(1390) میگوید وقتی میتوان عموم مردم کشوری را، بیسواد یا کمسواد دانست که از سواد رسانهای آنان ارزیابی داشته باشیم. نباید از نظر دور داشت که در دنیای امروز کشورهایی مثل کانادا و ژاپن که سرآمد سواد رسانهای هستند آن را به عنوان مفاد درسی مدارس خود قرار دادهاند. در حقیقت برای داشتن چنین قابلیتی، مهارتهای لازم برای برقراری ارتباطی دوسویه مبتنی بر خرد را باید با رسانه آموخت و در عین حال نگاهی تحلیلی و نقادانه به پیامهای رسانهای مکتوب، دیداری و شنیداری داشت. با توجه به گستردگی ارتباطات و تنوع رسانهها به نظر میرسد سواد رسانهای در کشور ما و حتی در میان دانشجویان کشور عمومیت نیافته است. در حالی که انتظار میرفت به واسطه گستردگی و تنوع فضاهای رسانهای و تمایل جوانان و دانشجویان به استفاده از آن، پیشتاز باشند. این مقاله تلاش دارد سواد رسانهای دانشجویان را در تعامل با شبکههای اجتماعی مجازی ارزیابی نماید. اطلاعات به کار رفته در این مطالعه از نتایج نظرسنجی انجام شده در دانشگاههای دولتی شهر تهران که با 402 نمونه در خرداد 1393 انجام شده، استخراج شده است. در این پژوهش میزان و چگونگی استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی چون «فیس بوک»، «وایبر»، «تانگو» و غیره بررسی شده است که می تواند در زمینه مطرح شده رهنمون باشد.
واژگان کلیدی: سوادرسانه ای، شبکههای اجتماعی مجازی، ارتباط تعاملی، فضای مجازی
مقدمه و بیان مساله:
رسانهها بخش جدایی ناپذیر زندگیهای امروزی هستند. با پیشرفت روز افزون تکنولوژی و وسایل ارتباطی نوین، ارتباطات و تعاملات انسان امروزی شکل گسترده و ویژهای به خود گرفته است. رشد تکنولوژیهای نوین ارتباطی و گسترش رسانهها، سبب از بین رفتن فاصله مکانی و سرعت بیسابقه انسانها برای مراوده با یکدیگر شده است. در سال ۱۹۹۳ حدود ۵۰ وبسایت در جهان وجود داشت تا انتهای دهه نود این رقم پا را حتی از ۵ میلیون وبسایت هم فراتر نهاد. بر اساس آمارهای موجود در سال ۲۰۱۰ چین به تنهایی نزدیک به ۴۰۰ میلیون کاربر داشت. در حالیکه در سال ۱۹۸۰ تماسهای تلفنی روی سیمهای مسی در هر ثانیه میتوانستند تنها یک صفحه اطلاعات را منتقل کنند، امروزه یک رشته باریک فیبر نوری میتواند نود هزار جلد کتاب را در یک ثانیه انتقال دهد. در سال ۱۹۸۰ یک گیگا بایت حافظه فضایی به اندازه یک اتاق را اشغال میکرد، اما امروز ۲۰۰ گیگا بایت حافظه در جیب پیراهن شما جای میگیرد. در واقع مقدار اطلاعات دیجیتال هر پنج سال ده برابر میشود.
با پیدایش رسانههای نوین و ارتباطات گسترده و تأثیرپذیري همه ابعاد زندگی بشر از این دگرگونی تکنولوژیک، جهان وارد دوره جدیدي شده است که قلمرو زندگی خصوصی انسانها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در این میان رسانههای اینترنتی جایگاه ویژهای به خصوص در میان جوانان پیدا کرده است که براساس تغییر و تحولات جدید پدید آمده، نقش و جایگاه رسانهها نیز تغییر جدی کرده است. به عنوان نمونه آمارها حاکی از آن است که فیس بوك حدود950 میلیون عضو دارد و موتورهای جستجوگر یاهو و گوگل در روز میلیاردها جستجو را انجام میدهند، ویکی پدیا هم 234 زبان مختلف دارد که هر ماه حدود 400 میلیون نفر کاربر دارد. (ناصر فکوهی، 1390 :1) به همین دلایل ما به شناخت دنیای ارتباطات و ابزارهای ارتباطی نیاز مبرم داریم.
به تعبیری ما در دنیایی هستیم که از آن به جامعه اطلاعاتی تعبیر میگردد. مفهوم جامعه اطلاعاتي در واقع ابداع ژاپنيها بوده، كه در سال ١٩٧٨ توسط سايمن نورا و آلن مينك ارائه گرديد. مانوئل كاستلز و جان ون دايك، براي اينكه به مفهوم جامعه اطلاعاتي بار جامعهشناختي بيشتري بدهند، آن را جامعه شبكهاي ناميدهاند. (استركي، ١٣٩١: ٤٤) پيدايش مفاهيم و پديدههايي چون قدرت سايبري، سايبورگ، سايبردموكراسي، كافه سايبر، روابط سايبري و شبكههاي اجتماعي مجازي، از پيامهاي ايفاي نقش فناوري اطلاعات در شكلگيري فضاي كنشگري نوين و تعامل انسان-رايانه و انسان- است.(منبع پیشین: ٤٥)
در میان رسانههاي جدید مخاطبان صرفاً مصرفکننده نیستند بلکه به عنوان کنشگری فعال نقش تولید اطلاعات را نیز ایفا مینمایند و تعاملی دو سویه میان رسانه به ویژه رسانههای اینترنتی و مخاطبان برقرار است. این در حالی است که رسانههای ارتباطی امروز در عین تنوع و گستردگی اطلاعاتی اگر درست كارگرفته نشوند میتوانند اثرات مخرب و قابل توجهی برجا بگذارند. بنابراین در این برهه انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی، ضرورت سواد رسانهای بیش از پیش احساس میشود.
یکی از موثرترین راهها برای فهم تغییرات مبتنی بر استفاده از شبکههای مجازی جدید و یا کاهش آسیبهای اجتماعی نوپدید ناشی از فضای مجازی و رسانههای جدید، تلاش برای افزایش سواد رسانهاي است تا با هدف آگاهی بخشی و کاهش تاثیرات منفی رسانهها بر روي اقشار گوناگون جامعه به ویژه دانشجویان به عنوان قشر نخبه و فرهیخته جامعه به ایفای نقش بپردازد. در واقع سواد رسانهاي مهارتی ضروري است که کمک میکند تا با حفظ استقلال، دوری از انفعال، بهرهمندي از تفكري منتقدانه و افزايش مهارتها و تواناييها پیامهاي رسانهاي را پردازش کنند. سواد رسانهای به عنوان يكي از مهمترين پديدههاي عصر اطلاعات ظهور و ضرورت پیدا ميكند تا به مخاطب كمك كند سطح اطلاعات و آگاهيهاي خود را بالا برده تا به راحتی تحت تاثیر ارزشها و دیدگاههای خاص اطلاعاتی رسانهای قرار نگیرد و از سر عادت و فقط براي سرگرمي و گذران وقت از رسانهها استفاده نكند بلكه با بينش و دانش لازم به توليد و تفسير پيامها بپردازد. همر نیز معتقد است «رسانهها، روابط اجتماعی را تولید و بازتولید میکنند؛ بنابراین شناخت رسانهها و داشتن سواد رسانهای به مخاطبان کمک میکند تا محیط پیرامون خود را رمزگشایی کنند» (بصیریان جهرمی و همکاران، 1389: 34).
در این مقاله سعی بر آن است میزان و چگونگی استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی چون «فیس بوک»، «وایبر»، «تانگو» و غیره بررسی شود و به بررسی از وضعیت سواد رسانهاي دانشجویان بپردازیم. لذا سؤال اصلی مقاله این خواهد بود که متناسب با نحوه و میزان استفاده دانشجویان از شبکه های اجتماعی مجازی که در فضای اینترنت فعال هستند، وضعیت سواد رسانه اي دانشجویان چگونه است؟
پیشینه و زمینه های مطالعاتی سواد رسانه ای:
سواد رسانهای اگر چه مفهومی نوظهور در دنیای علوم اجتماعی و علوم ارتباطات جهانی و نوپدید در فضای دانشگاهی ایرانی است، اما سهم پژوهشهای داخلی و به ویژه خارجی قابل توجهی را از آن خود نموده است. علاوه بر نظریهپردازی در این زمینه، تحقیقات متعدد خارجی نیز به سرانجام رسیده است که تنها به برخی از آنان اشاره میگردد. کالور و جاکوبسون (Culver & Jacobson, 2012) پژوهشی تحت عنوان «سواد رسانهای و استفاده از آن به عنوان یک روش تشویق انتخاب شهروندی» انجام دادند. یافتهها نشان داد فناوریها هدف نهایی نیستند. با این وجود، استفاده از فناوریهای جدید بین همه افراد جامعه آموزش داده شود و استفاده موثر از این رسانهها نیازمند داشتن سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی است.
همچنین درکنفرانس تکنولوژیهای آموزشی، درآمریکا، فرانك بیکر گزارش داد که، امروزه جوانان شیفته رسانههایشان هستند، به این معنا که دائماً با آنها هستند ( Frank Baker,2010:1). یافتههای پریماک و دیگران(Primack, te la., 2009) در رابطه با تاثیرپذیری نوجوانان از آموزش رسانهای ضدسیگار نشان داد برنامههای سواد رسانهای تاثیر مثبتی بر آگاهی دانش آموزان نوجوان در مصرف سیگار داشته است.
پرستو ایرانپور(1389) در تحقیق خود سواد رسانهاي دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی و علوم اجتماعی دانشگاه تهران را مقایسه کرده است نتایج به دست آمده نشان داد : بین دانشجویان رشته فنی مهندسی و علوم اجتماعی از نظر دسترسی و استفاده از رسانهها و تولید و پردازش اطلاعات، تفاوت معنیداري مشاهده میشود. در حالیکه در زمینه نحوه انتخاب برنامهها و نگرش دانشجویان نسبت به رسانه ها و داشتن تفکر انتقادي به رسانه تفاوت معنیداري مشاهده نشد. براساس نتایج تحقیق با عنوان میزان سوادرسانه ای و نقش آن در استفاده از رسانههای تعاملی، آمده است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ سطح سواد رسانهای در حد متوسط هستند(پرستو ایرانپور، 1389: 124). پژوهشی دیگر در همین حوزه نشان میدهد دانشجویان رشتههای علوم پایه و فنی سواد رسانهای بالاتری نسبت به دانشجویان رشتههای علوم انسانی دارند. (زهره شاهرخ اسکویی،1385: 131)
تقی زاده(1390) پژوهشی با عنوان «مطالعه عوامل بر موثر بر رژیم مصرف رسانهای دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمان» انجام داد. نتایج نشان داد میزان دسترسی و استفاده دانشآموزان پسر به رسانهها از دانشآموزان دختر بالاتراست. همچنین، بین میزان دسترسی و استفاده از رسانهها و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با میزان استفاده از رسانههای تعاملی رابطه معنادار، برقرار است.
در پژوهش سلطانی(1387) با عنوان تحلیل وضعیت سواد اینترنتی دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تهران در مقایسه با مربیان و والدین آنها، مشخص شد در توانایی استفاده از اینترنت میان دانش آموزان، مربیان و والدین آنها تفاوت معناداری وجود دارد. از دیگر نتایج این پژوهش این است که میزان استفاده دانش آموزان از اینترنت، بیشتر از مربیان و والدین آنهاست.(محمدسلطانی، 1387: 1)
اهداف پژوهش:
بدون تردید یکی از مراحل اصلی هر پژوهش و پیمایش برخورداری از اهداف کلی و جزیی است. لذا در این تحقیق علاوه بر آنکه به طور کلی تعامل دانشجویان دانشگاههای تهران با شبکههای اجتماعی جدید مجازی را بررسی خواهیم نمود بر آنیم که:
1. وضعیت سواد رسانهای دانشجویان در تعامل با شبکههای اجتماعی مجازی بررسی نماییم.
2. میزان تاثیر و اثربخشی استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی توسط دانشجویان را بررسی نموده و از سطح شناخت آنها آگاهی به دست آوریم.
3. رابطه میزان استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی (استفاده از رسانه) و میزان سواد رسانهاي دانشجویان مورد مداقه قرار دهیم.
4. رابطه برخی ویژگیهاي زمینهاي دانشجویان مانند جنس، سن، مقطع تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل با میزان سواد رسانهاي دانشجویان بررسی و تحلیل نماییم.
5. رابطه برخی ویژگیهاي زمینهاي دانشجویان مانند جنس، سن، مقطع تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل با ارزیابی تاثیر و اثربخشی استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی مورد تحلیل قرار دهیم.
6. رابطه برخی ویژگیهاي زمینهاي دانشجویان مانند جنس، سن، مقطع تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل با میزان استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی(استفاده از رسانه) را بررسی نماییم.
ملاحظات نظری:
بر اساس نظر الیزابت ثومن سواد رسانه ای یك واژه کلی است که سه مرحله پیوستاری را شامل می شود که منجر به توانمند سازی سواد رسانهای میگردد (Thoman,1995:2).
مرحله اول؛ اهمیت برنامهریزی شخصی در نحوه و میزان استفاده از رسانهها (رژیم مصرف رسانهای( است. به این معنا که مخاطب توجه بیشتری به انتخاب استفاده از انواع مختلف برنامهها دارد.
مرحله دوم؛ این مرحله شامل یادگیری مهارتهای ویژه استفاده، نگاه انتقادی، یادگیری با هدف تحلیل و پرسیدن این سوال که این قالب چگونه ساخته شده است، و چه چیزهایی ممکن است حذف شده باشند. مهارتهای استفاده انتقادی، بهترین کاوش علمی برای فعالیتهای گروهی یا کلاسی در آموزش سواد رسانهای در خصوص آفرینش پیامهای رسانهای هستند.
مرحله سوم؛ در این مرحله، مخاطب به جنبههای نامحسوستر رسانهای توجه میکند و مخاطب به پرسشها و موضوعهای عمیقی مانند چه کسی پیامهای رسانهای را میسازد ؟ چه هدفی با فرستادن پیام دنبال میشود ؟ چه کسی از ارسال پیام سود میبرد و چه کسی ضرر میکند ؟ و ... می پردازد. آنچه در این لایه اهمیت دارد، شناخت حقایق و جنبههایی از پیام است که حذف شده است . به عبارت دیگر، فهم متن از سوی مخاطب، در گرو شناسایی ابعاد جا افتاده پیام است (kovach, B. & Rosenstiel, T,2002:35) .
این بعد از سواد رسانهای به اندازهای اهمیت دارد که هابز از آن با عنوان «فهم سطح بالاتر» یاد میکند. از نظر هابز این جنبه از سواد رسانهای، توان پیش بینی کننده قوی ای برای شناسایی نیازها و انتظارات مخاطبان فراهم میآورد. (Hobbs ,Renee& Richard Frost,2003:341)
در نتیجه با برخورداری از سواد رسانه) از انتخاب ساده رسانهای تا نقد متن (و رسیدن به مرحله بالاتر آن ) فهم و تفسیر زمینههای متن ( این امکان برای مخاطب فراهم می شود که در برابر هجوم سرسامآور القای پیامهای رسانهای، هویت خود را حفظ کند. بر این اساس، سواد رسانهای نظامی تفسیری و ترجیحی، متاثر از داوریهای ذهنی و اخلاقی است که مواجهه فرد را با پیامهای رسانهای) چه در دسترس و چه جستجوگرانه) شکل میدهد و موجب میشود مخاطبان، در استفاده و انتخاب پیامها مسئولیت بیشتری احساس کنند. (Sonia Livingstone & Nancy Thumim,2003:6)
نظریه گلوله جادویی
نظریه گلوله نامی است که پژوهشگران به یکی از اولین مفاهیم اثرهای ارتباط جمعی داده اند. این دیدگاه خام و سادهگرا که نظریه سوزن تزریقی یا نظریه کمربند انتقال نیز خوانده میشود، پیش بینی میکند که پیام های ارتباط جمعی بر همه مخاطبان که در معرض آن ها قرار می گیرند اثرهای قوی و کم و بیش یکسان دارند. «این دیدگاه در سال های پیش از جنگ جهانی دوم رایج بوده اگرچه پژوهشگران ارتباط جمعی نظریه گلوله جادویی را کنار گذاشته اند ولی امری است که هنوز بسیاری از افراد آن را باور دارند.» (سورین و همکار،1381: 387-386) بر اساس این نظریه رسانههای جمعی با تولید پیامهای خود تا حدی به آموزش سواد رسانه ای با توجه به ساختار حاکم بر رسانه جمعی میپردازند.
نظریه استفاده و خشنودي
رویکرد استفاده و خشنودي نخستین بار در مقالهاي از الیهو کاتز (1959) توصیف شد. این رویکرد متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباطگر به مقاصد دریافتکننده است و میکوشد معلوم نماید ارتباط جمعی چه کارکردهایی براي افراد مخاطب عرضه میکند(سورین،420:1384)
در واقع این رویکرد درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چرا مردم از رسانهها استفاده میکنند و آنها را براي چه منظوري به کار میبرند؟ این رویکرد، معتقد است که مخاطب فعال است و از این رو در برابر نظریههایی مطرح میشود که معتقد به منفعل بودن مخاطب در برابر رسانهها هستند.
این نظریه علت اصلی استفاده از رسانهاي خاص را با دلایل کارکردي توضیح میدهد و براي مخاطبان نیازهاي متصور می شود که افراد براي رفع آن به سمت رسانهها روي میآورند. حال اگر چنانچه رسانه مورد نظر بتواند نیاز فرد را به خوبی رفع کند و بین محتوي رسانه اي و نیاز فرد همخوانی وجود داشته باشد، فرد ارضاء و خشنود میشود و در غیر این صورت نیاز وي ارضاء نشده باقی میماند و وي از رسانه مورد نظر رویگردان میشود (هرمز، 1379 :148 و سورین،1381) هدف اساسی این رویکرد، تحقیق در چگونگی انتخاب، دریافت و شیوه عکسالعمل مخاطبان رسانهها است و فرضیه کلیدي این رویکرد آن است که مخاطب، انتخابی را که از میان رسانهها و محتواهاي مختلف به عمل میآورد، آگاهانه و براساس انگیزه است(هرمز، 1379 :148)
نظریه کاشت
گربنر معتقد است رسانهها یک تصویر کاذب معین از حقیقت و جریان بخش آن ارائه میدهند، تا آنجا که کاربر رسانه، از تفسیر محتواي رسانه دست برمیدارد و پیش از آن که حقیقت عینی پیرامون خود را ببیند تمایل مییابد حقیقت بودن تصاویر رسانه ها را باور کند(نصیري، 49:1379) میتوان تصریح کرد که نظریه کاشت یا پرورش جرج گربنر، بر کنش متقابل میان رسانه و مخاطبانی که از آن رسانه استفاده میکنند و نیز بر چگونگی تأثیرگذاري رسانهها بر مخاطبان تأکید دارد. فرض اساسی این نظریه این است که بین میزان مواجهه و استفاده از رسانه و واقعیت پنداري در محتوا و برنامههاي آن رسانه ارتباط مستقیم وجود دارد(اعزازي، 42:1379)
اکنون داعیه نظریه این است که استفاده از رسانهها با متغیرهاي دیگر در تعامل قرار میگیرد؛ به شیوهاي که مواجهه با رسانهاي خاص، بر برخی از افراد اثر قوي خواهد داشت و بر برخی از گروهها تأثیري نخواهد گذاشت(عباسی قادي و خلیلی کاشانی، 1390)
مفهوم شبكه اجتماعي اولين بار در حوزه مطالعات انسان شناسي توسط رادكليف براون، معرفي شد. نظريه شبكه براي تحليل پديده هاي اجتماعي، در دو سطح قابليت و كاربرد دارد. يكي در سطح گروه هاي خرد، كه بر اساس آن، روابط تعاملي ميان اجزا مختلف اين گروه ها مورد بررسي قرار مي گيرد. مطالعات سوسيومتريك، مطالعه گروهها و سازمانها و نهادها، در اين رده قرار مي گيرند.
نظريه شبكه مطالعات صفات اجتماعي كنشگران را، به مطالعات صفات شخصي آنان ترجيح مي دهد. تحليلگران شبكه با اين مفهوم ساده ولي كارآمد آغاز ميكنند كه كار اصلي جامعه شناسي تحليل الگوي پيوندهايي است كه اعضاي جامعه را به هم پيوند مي دهند. با توجه به موضوع و اهداف پژوهش نظریه کاشت یا پرورش به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد و براساس آن تاثیر سواد رسانهای در تعامل با شبکههای مجازی مورد بررسی و کنکاش قرار گرفت.
روش شناسی پژوهش:
روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و از نوع مطالعه کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در نظر گرفتن ریزشهای احتمالی 402 نفر به دست آمد. روش نمونهگیری، تصادفی طبقهای متناسب بوده که هر دانشگاه به عنوان یک طبقه در نظر گرفته شده و متناسب با دانشجویان آن دانشگاه، تعداد نمونه به دست آمد. گردآوری اطلاعات مراجعه حضوری به دانشگاههای دولتی در خرداد ماه 93 بوده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی,Tukey, T.test) (ANOVA استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده SPSS 22 بوده است. مشخصات جمعیت شناختی نیز در جدول زیر قابل مشاهده است.
جدول شماره 1. مشخصات جمعیتشناختی پاسخگویان
متغیر
|
فراوانی
|
درصد فراوانی
|
جنس
|
مرد
|
186
|
46.3
|
زن
|
216
|
53.7
|
گروه سني
|
18-22
|
197
|
49.0
|
23-27
|
154
|
38.3
|
27 -40
|
51
|
12.7
|
وضعیت تاهل
|
مجرد
|
51
|
12.7
|
متاهل
|
351
|
87.3
|
وضعیت فعالیت
|
شاغل
|
149
|
37.1
|
غیرشاغل
|
253
|
62.9
|
مقطع تحصیلی
|
کارشناسی
|
240
|
59.7
|
کارشناسی ارشد
|
131
|
32.6
|
دکترا
|
31
|
7.7
|
دانشگاه محل تحصیل
|
تهران
|
129
|
32.1
|
علامه طباطبایی
|
89
|
22.1
|
شریف
|
67
|
16.7
|
شهید بهشتی
|
72
|
17.9
|
الزهرا
|
45
|
11.2
|
یافتههای پژوهش:
در این مطالعه با توجه به موضوع و هدف اصلی مطالعه، به بررسی سه شاخص اصلی؛ میزان استفاده، سواد رسانه و تاثیر استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی پرداخته شد و رابطه هریک با ویژگیهای فردی مورد اهمیت و تاثیرگذار مورد مطالعه و بررسی قرار داده شد
جدول شماره 2 : توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب میزان استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی
میزان استفاده
|
فراوانی
|
درصد
|
کمتر از 3 ساعت
|
173
|
43.0
|
1/3 - 6 ساعت
|
195
|
48.5
|
بیشتر از 6 ساعت
|
34
|
8.5
|
کل
|
402
|
100.0
|
یافتهها نشان داد 48.5 درصد از پاسخگویان بین 3 تا 6 ساعت از وقتشان در روز را در این شبکهها می گذرانند. 43 درصد نیز اظهار داشتهاند که کمتر از 3 ساعت در روز وقتشان را با حضور در شبکههای مجازی میگذرانند. همچنین 8.5 درصد ساعات حضور در این شبکهها را بیشتر از 6 ساعت عنوان کردهاند.
جدول شماره 3: توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب میزان سواد رسانهای
میزان
|
فراوانی
|
درصد
|
درصد معتبر
|
پایین
|
83
|
20.6
|
22.0
|
متوسط
|
259
|
64.4
|
68.7
|
بالا
|
35
|
8.7
|
9.3
|
بدون پاسخ
|
25
|
6.2
|
-
|
کل
|
402
|
100.0
|
100.0
|
میانگین (16-65)
|
34.79
|
یافتههای بیانگر آن است سواد رسانهای اکثریت پاسخگویان (64.4 درصد) در حد متوسط میباشد، 20.6 در حد پایین و 8.7 درصد سواد رسانهای بالایی در تعامل با شبکههای مجازی داشتهاند. همچنین میانگین میزان سواد رسانهاي پاسخگویان برابر با 5/34 میباشد که نشان میدهد سواد رسانهاي اکثر پاسخگویان در حد متوسط میباشد.
جدول شماره 4 : توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب میزان تاثیرگذاری
میزان
|
فراوانی
|
درصد
|
درصد معتبر
|
کم
|
60
|
14.9
|
15.0
|
متوسط
|
160
|
39.8
|
40.1
|
زیاد
|
179
|
44.5
|
44.9
|
بدون پاسخ
|
3
|
0.7
|
-
|
کل
|
402
|
100.0
|
100.0
|
میانگین (1-7)
|
4.0
|
بررسی ارزیابی تاثیرگذاری استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی نشان میدهد 44.5 درصد از پاسخگویان میزان تاثیرگذاری حضور در این شبکهها را بر سایر فعالیتهای زندگی زیاد دانستهاند. 39.8 درصد در حد متوسط و 15 درصد نیز اظهار داشتهاند که تاثیر حضور در این شبکهها بر سایر فعالیتها کم بوده است.
همچنین میانگین ارزیابی اثربخشی از نظر پاسخگویان برابر با 4 میباشد که نشان میدهد اثربخشی بالاتر از حد متوسط است.
جدول شماره5. رابطه بین ویژگیهای فردی با شاخص میزان سواد رسانهای
ويژگي فردي
|
فراواني
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
آزمون
|
سطح معناداري
|
جنس
|
مرد
|
168
|
34.04
|
5.98
|
t=101/2-
|
Sig=0.036
|
زن
|
209
|
35.39
|
6.41
|
گروه سني
|
18-22
|
185
|
34.2
|
6.7
|
F=1.486
|
Sig=0.228
|
23-27
|
146
|
35.0
|
5.8
|
27 -40
|
46
|
35.9
|
5.3
|
مقاطع تحصيلي
|
کارشناسی
|
223
|
34.0
|
6.3
|
F=3.919
|
Sig=0.021
|
کارشناسی ارشد
|
123
|
35.8
|
6.4
|
دکترا
|
31
|
35.8
|
3.8
|
دانشگاه محل تحصیل
|
تهران
|
121
|
34.5
|
5.7
|
F=1.400
|
Sig=0.233
|
علامه طباطبایی
|
81
|
33.8
|
6.6
|
شریف
|
62
|
35.6
|
5.9
|
شهید بهشتی
|
69
|
34.6
|
6.4
|
الزهرا
|
44
|
36.1
|
6.9
|
یافتهها در رابطه با تفاوت میانگین سواد رسانهای دانشجویان برحسب جنس نشان داد سطح معنیداری 0.036 بوده، بنابراین تفاوت میانگین سواد رسانهای برحسب جنس معنیدار است. بدین معنی که سطح سواد رسانهای دانشجویان زن بیشتر از مردان است.
همچنین یافتهها در زمینه تفاوت میانگین سطح سواد رسانهای دانشجویان برحسب سن نشان داد که سطح معنیداری 0.228 بوده ، بنابراین سواد رسانهای گروههای مختلف سنی چندان متفاوت مشاهده نشده است.
نتایج در رابطه با تفاوت میانگین سواد رسانهای دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی نشان داد؛ سطح معنیداری0.021 است. بنابراین، میانگین سطح سواد رسانهای برحسب مقطع تحصیلی معنیدار است. آزمون توکی نیز نشان داد که تفاوت میانگین در مقطع کارشناسی با سایر مقاطع (کارشناسی ارشد و دکترای) معنیدار بوده است.
یافتهها درباره تفاوت میانگین سواد رسانهای برحسب دانشگاه محل تحصیل نشان داد سطح معنی داری0.223 بوده است. بنابراین، تفاوت میانگین سواد رسانه ای در بین دانشجویان برحسب دانشگاه معنی دار نیست.
جدول شماره6. رابطه بین ویژگیهای فردی با میزان استفاده
ويژگي فردي
|
کمتر از 3 ساعت
|
3-6 ساعت
|
بیشتر از 6 ساعت
|
کل
|
آزمون
|
سطح معناداري
|
جنس
|
زن
|
43.5
|
47.3
|
9.1
|
100.0
|
کرامر:
0.078
|
Sig=0.484
|
مرد
|
42.6
|
49.5
|
7.9
|
100.0
|
گروه سني
|
18- 22 سال
|
38.1
|
51.3
|
10.7
|
100.0
|
سامرز : 0.151-
|
Sig=0.001
|
23-27 سال
|
39.6
|
53.2
|
7.1
|
100.0
|
28 -40 سال
|
72.5
|
23.5
|
3.9
|
100.0
|
مقطع تحصيلي
|
کارشناسی
|
38.8
|
50.8
|
10.4
|
100.0
|
سامرز : 0.114-
|
Sig=0.014
|
کارشناسی ارشد
|
48.1
|
46.6
|
5.3
|
100.0
|
دکترا
|
54.8
|
38.7
|
6.5
|
100.0
|
دانشگاه محل تحصیل
|
تهران
|
56.6
|
39.5
|
3.9
|
100.0
|
کرامر:
0.213
|
Sig=0.000
|
علامه
|
23.6
|
64.0
|
12.4
|
100.0
|
شریف
|
34.3
|
56.7
|
9.0
|
100.0
|
بهشتی
|
38.9
|
47.2
|
13.9
|
100.0
|
الزهرا
|
62.2
|
33.3
|
4.4
|
100.0
|
نتایج نشان میدهد بین زنان و مردان دانشجو از حیث میزان استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی تفاوت معناداری وجود ندارد. یافتهها بیانگر آن است رابطه معناداری بین سن و میزان استفاده (گذراندن وقت در شبکههای مجازی) وجود دارد. به طوریکه با بالا رفتن سن میزان استفاده و حضور در شبکههای مجازی کاهش پیدا میکند به عبارت دقیقتر افراد کم سن و سالتر بیشتر وقت خود در این شبکهها میگذرانند.
یافتهها نشاندهنده رابطه بین مقطع تحصیلی دانشجویان و میزان گذراندن وقت در شبکههای مجازی است. به گونهای که میزان استفاده در مقطع کارشناسی بیش از سایر مقاطع تحصیلی است و با افزایش سطح تحصیلات، میزان استفاده نیز کاهش پیدا میکند.
همچنین یافتهها بیانگر آن است؛ بین میزان استفاده و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی و دانشگاه محل تحصیل رابطه معناداری وجود دارد. آنچنانکه جدول فوق نشان میدهد دانشجویان دانشگاههای علامه طباطبایی و شهید بهشتی نسبت به سایر دانشگاههای مورد مطالعه بیشتر وقت خود را در شبانهروز در این شبکهها میگذرانند.
جدول شماره7. رابطه بین ویژگیهای فردی با شاخص تاثیرگذاری
ويژگي فردي
|
فراواني
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
آزمون
|
سطح معناداري
|
جنس
|
زن
|
183
|
3.95
|
2.06
|
t=0.357-
|
Sig=0.721
|
مرد
|
216
|
4.03
|
2.17
|
گروه سني
|
18- 22 سال
|
196
|
4.04
|
2.13
|
F=0.263
|
Sig=0.769
|
23-27 سال
|
154
|
4.00
|
2.12
|
28 -40 سال
|
49
|
3.79
|
2.06
|
مقطع تحصيلي
|
کارشناسی
|
239
|
4.17
|
2.05
|
F=2.804
|
Sig=0.062
|
کارشناسی ارشد
|
131
|
3.80
|
2.22
|
دکترا
|
29
|
3.34
|
2.05
|
دانشگاه محل تحصیل
|
تهران
|
127
|
4.29
|
2.05
|
F=3.07
|
Sig=0.016
|
علامه
|
89
|
3.68
|
2.16
|
شریف
|
66
|
3.42
|
1.95
|
بهشتی
|
72
|
4.05
|
2.30
|
الزهرا
|
45
|
4.51
|
1.92
|
یافتهها در رابطه با تفاوت میانگین ارزیابی تاثیرگذاری حضور دانشجویان در شبکههای اجتماعی مجازی بر حسب جنس نشان داد سطح معنیداری 0.721 بوده، بنابراین تفاوت میانگین تاثیرگذاری برحسب جنس معنیدار نیست. نتایج حاصله بیانگر آن است که ارزیابی دانشجویان زن با مردان از تاثیرگذاری حضور در شبکهها بر سایر وجوه زندگی تقریباً یکسان است.
همچنین یافتهها در زمینه تفاوت میانگین ارزیابی تاثیرگذاری در میان دانشجویان بر حسب سن نشان داد که سطح معنی داری 0.769 بوده، بنابراین تفاوتی از این لحاظ در میان گروههای مختلف سنی مشاهده نشده است. نتایج در رابطه با تفاوت میانگین تاثیرگذاری استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر حسب مقطع تحصیلی نشان داد؛ سطح معنی داری0.062 است. بنابراین، میانگین از این لحاظ برحسب مقطع تحصیلی معنیدار نیست.
یافتهها درباره تفاوت میانگین شاخص تاثیرگذاری برحسب دانشگاه محل تحصیل نشان داد سطح معنیداری0.016 بوده است. بنابراین بين دانشگاه محل تحصیل و ميزان ارزیابی تاثیرگذاری از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنی که ارزیابیها از لحاظ تاثیرگذاری استفاده از شبکهها در میان دانشجویان دانشگاهها، متفاوت مشاهده میشود. آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که تفاوت معنیدار از این لحاظ بین این پنج دانشگاه وجود دارد.
جدول شماره8. رابطه بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با شاخص سواد رسانهای
میزان استفاده
|
فراواني
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
آزمون
|
سطح معناداري
|
کمتر از 3 ساعت
|
166
|
1.92
|
0.47
|
F=0.206
|
Sig=1.587
|
|
3 - 6 ساعت
|
178
|
1.84
|
0.60
|
|
بیشتر از 6 ساعت
|
33
|
1.75
|
0.50
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
نتیجه آزمون میان میزان حضور در شبکههای اجتماعی مجازی و شاخص میزان سواد رسانهای نشان دهنده سطح معنی داری1.587 بوده است. بنابراین تفاوت معناداری در میزان گذراندن وقت در این شبکهها و میزان سواد رسانهای مشاهده نشده است.
بحث و نتیجه گیری:
پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سواد رسانهاي دانشجویان در تعامل با شبکههای اجتماعی مجازی پرداخته است. انتظار میرود همانگونه که دانشجویان، سطح عالی از آموزش را نسبت به سنین پایینتر تجربه می نمایند و یا نسبت به سنین بالاتر دارای آگاهی بیشتری هستند، و یا تعدد و تنوع استفاده از رسانههای اجتماعی مجازی سطح سواد رسانهای بالاتری را برای این قشر فرهیخته به وجود آورد. اما نتایج این امر را تایید نمیکند.
تجزیه و تحلیل دادهها حاکی است که میزان سواد رسانهای دانشجویان در تعامل با شبکههای اجتماعی مجازی در حد متوسط بوده است و میزان استفاده (گذران وقت در شبکههای اجتماعی مجازی) با میزان سواد رسانهاي ارتباط مستقیم نداشته است. به این معنا که دانشجویانی که بیشتر وقت خود را در این شبکهها میگذرانند دارای سواد رسانهای بالاتری نیستند. براساس نظریه کاشت یا پرورش، میزان استفاده از رسانه و واقعیت پنداري محتواي رسانههاي مورد استفاده بر سواد رسانهاي دانشجو مؤثر است در واقع نظریه پرورش با تعیین میزان و نوع برنامههاي مورد استفاده از رسانهها، میزان تأثیر را مطالعه میکند تا به ساز و کار و نحوه تأثیر دست پیدا کند. اما نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که در خصوص شبکههای اجتماعی مجازی این نظریه صدق نمیکند و الزاماً با استفاده بیشتر شاهد افزایش سواد رسانهای نخواهیم بود.
آزمون تفاوت میانگینها نشان میدهد بین متغیر جنس با شاخص میزان سواد رسانهای رابطه وجود دارد، به طوری که زنان دارای سواد رسانهای بالاتر نسبت به مردان هستند. همچنین بین مقاطع تحصیلی از نظر سواد رسانهای تفاوت معناداری وجود دارد به گونهای که دانشجویان کارشناسی علی رغم مصرف رسانهای بیشتر دارای سواد رسانهای پایینتری هستند. این مطلب بدین معناست که امتداد طولی استفاده از این رسانهها باعث بالا رفتن سطح آگاهی و سواد رسانهای است. چرا که در مقاطع بالاتر و بالتبع آن سن بیشتر، تجربههای استفاده از رسانههای جدید مجازی یا شبکههای اجتماعی مجازی باعث گردید تا مضار و منافع آن برای استفاده کنندگان عیان گردد. این بدان معناست که آموزش استفاده و یا مکانیزم ارتقای سواد رسانهای را تنها بر شانههای کاربر دانشجو قرار دادهایم. لذا ضروری است بازاندیشی جدی در سیاستگذاری این زمینه را داشته باشیم.
نتیجه دیگر این تحقیق نشان داد رابطه معناداری بین متغیرهای زمینهای (سن، مقطع تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل) و میزان استفاده (گذراندن وقت در شبکههای مجازی) وجود دارد. به طوریکه با بالا رفتن سن میزان استفاده و حضور در شبکههای مجازی کاهش پیدا میکند، همچنین میزان استفاده در مقطع کارشناسی بیش از سایر مقاطع تحصیلی است و با افزایش تحصیلات، میزان استفاده نیز کاهش پیدا میکند. همین طور بین میزان استفاده و حضور در شبکههای مجازی و دانشگاه محل تحصیل رابطه معناداری وجود دارد. دانشجویان دانشگاههای علامه و شهید بهشتی نسبت به سایر دانشگاههای مورد مطالعه بیشتر وقت خود را در شبانهروز در این شبکهها میگذرانند.
نتیجه دیگر این تحقیق که به میزان تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی مجازی پرداخته است بیانگر آن است تفاوت میانگین تاثیرگذاری حضور در شبکهها بر سایر بخشها و فعالیتهای زندگی برحسب جنس معنیدار نیست به طوری که ارزیابی دانشجویان زن با مردان در این زمینه تقریباً یکسان است. همین طور تفاوتی از این لحاظ در میان گروههای مختلف سنی مشاهده نشد و میانگین ارزیابی تاثیرگذاری برحسب مقطع تحصیلی معنیدار نیست. این در حالی است که بين دانشگاه محل تحصیل و ميزان ارزیابی از تاثیرگذاری حضور در شبکهها بر سایر بخشها و فعالیتهای زندگی از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنی که ارزیابیهای متفاوتی از تاثیرگذاری در میان دانشجویان دانشگاههای متفاوت مشاهده میشود.
با شیوع و فراگیر شدن رسانههای مجازی به نظر میرسد با استفاده از پرورش تفکر انتقادی در قالب سواد رسانهای میتوان تاثیرگذاری این شبکههای جدید مجازی را در اختیار کنشگران، کاربران و مخاطبان قرار داد تا آگاهانه و منتقدانه پیامهای این رسانه مجازی را استفاده و پردازش کنند. بنابراین در این برهه زمانی بسیار بیش از پیش ضرورت سواد رسانهای احساس نیاز میشود و لازم است تمهیدات جدیتر و مهمتری در این خصوص در پیش گرفته شود. آنچه به نظر میرسد سیاستگذاری و سرمایهگذاری برای فراگیر شدن تفکر انتقادی و هوشمندانه نسبت به رسانهها، هزینه بسیار کمتری هم از جهت مادی و هم از جهت معنوی به جای روشهای کوتاهمدت همانند فیلترینگ را در برخواهد داشت. تجربههای بشری نیز حاکی از آن است که بالارفتن سطح سواد رسانهای اثرات و تبعات بلندمدتی را خواهد داشت.
منابع و مآخذ:
استرکی، اکبر(1391) شبکههای اجتماعی مجازی، فصلنامه جامعه اطلاعاتی، سال چهارم، شماره اول، صص43-83
اعزازي، شهلا (1379) تصویر خانواده در برنامههاي کودك سیما، واحد ارزشیابی اداره کل پژوهشهاي سیما، تهران.
ایرانپور، پرستو (1388) میزان سواد رسانهاي و نقش آن در استفاده از رسانههاي تعاملی، پایاننامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی.
بصیریان جهرمی ، حسین؛ حقگویی، حسن و صوفی، محمد رشید) 1389 (در آمدی به سواد رسانه ای و تفکر انتقادی، فصلنامه رسانه، 17 (4).صص 33-50.
تامن، الیزابت(1380) مهارتها و راهبردهاي آموزش رسانه اي، ترجمه حسن نورایی بیدخت، تهران: مرکز تحقیقات کامپیوتري علوم اسلامی.
تقی زاده، عباس(1390 (مطالعه عوامل مؤثر بر رژیم مصرف رسانه ای دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمان، پژوهشگران فرهنگ، 9(28)، 163-191
سورین، و. و تانکارد، ج. (1381) نظریههای ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، تهران: موسسه انتشارات و چاپ
سورین، ورنر وتانکارد، جیمز(1384) نظریههاي ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
شاهرخ اسکوئی، زهره(1387 ) بررسی سطح سواد رسانهاي دانشجویان (مقایسه سواد رسانهاي دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی و علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، پایاننامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی.
عباسی قادي، مجتبی و خلیلی کاشانی، مرتضی (1390) تاثیر اینترنت بر هویت ملی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردي
فکوهی، ناصر (1390) تاریخ اندیشه و نظریه هاي انسان شناسی، تهران: نشر نی
نصیري، بهاره، (1386) ، میزان بررسی نظرات متخصصان علم ارتباطات پیرامون سواد رسانه اي در جامعه، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال.
هرمز، مهرداد (1379) مقدمه اي بر نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی، تهران: انتشارات فاران
Adolescents impressions of antismoking media literacy education. Health Education
Culver Sherri H; Jacobson Thomas (2012). Media literacy and its method to encourage civic engagement 2012;XX(39): 73-80.
Hobbs ,Renee& Richard Frost(2003),"Measuring the Acquisition of Media –literacy Skills" www.ldt.stanford.edu/~pworth/papers/effectiveness-medialit.doc
Piscina, T. Ramirez de la, Basterretxa J. I, Jimenz E. Report about the media literacy situation
Potter, W. J .(1998). Media Literacy. Sage Publication, Inc. p.3.
Primack, Brian A;Fine, Danielle; Yang, Christopher, K; Wicket, Dustin, Zickmund, Susan. Adolescents impressions of antismoking media literacy education. Health Education Research 2009; 24(4): 608-621.